سلام به بازديد كنندگان محترم.
به شاعرانه خوش آمديد.
در اين وب سايت شعرهاي سروده اينجانب قرارداده خواهد شد.
خواهشمند است به منظور بهتر شدن وبلاگ و شعرها ما را ياري كنيد.
مي خوام برم و بر نگردم
به اين بلوغ اجباري
اين بزرگي بي معنا
به اين احساس بد حالي
كاشكي قلبم بهاري شه
خسته ام از ابر پاييزي
وقتي كوچك بودم واسم
بزرگي عين رويا بود
نمي دونستم از دردهاش
واسم رويايي زيبا بود
تا اينجا اومدم اما
دلم حال بدي داره
مي خوام برگردم اين راه رو
ولي پاهام جون نداره
عجب رسم بدی داری زمانه چشام بارونی از دستت زمانه
اونی که قدیما یاور من بود رفیقم را گرفتی ای زمانه
میگن تقدیره،کار سرنوشته همه اش کشکه خودت کردی زمانه
نمی دانم هم اکنون در چه حالی است نمی دانم کجا بردی اش زمانه
چه نفرینی کنم اخر تو را من که خود نفرین کنی دنیا ویران می شه زمانه
نبینم دیگه دور من بپلکی که بس زخمی و سیرم ای زمانه
اگر هستی خدایا رس به دادم که داغونم من از دست زمانه
دختری ام زاده ی اردیبهشت
صاف و ساده ،خوش سرشت
تاج من شکوفه های صورتی
رنگ گوهر وجودم صورتی
همرهم در این جهان تنهایی است
یار من هم خانه ام تنهایی است
دختری ام زاده ی اردیبهشت
درق و داغانم ز دست سرنوشت
درد من اینه که دور و برم پر آدمه و من تنهام
بعد این همه مدت هنوز نفهمیدم آخه من چرا اینجام
وایسا دنیا می خوام پیاده شم،می خوام برم از این غربت
چرا پیدا نمی شه حتی یه مرحم برای دردهام
آهای دنیای بی احساس ،می بینی چی کارم کردی؟
می بینی سرشار از دردم،می بینی چه قدر اینجا تنهام؟
وایسا دنیا می خوام پیاده شم،می خوام برم از این غربت
چرا پیدا نمی شه حتی یه مرحم برای دردهام
.: Weblog Themes By Pichak :.